سعید روستایی و پیمان معادی در فهرست رای دهندگان اسکار هشدار وزیر فرهنگ درباره صداهای تفرقه‌افکنِ پس از جنگ چرا آهنگ «بوم، بوم، تل‌آویو»؛ در پاسخ حملات موشکی ایران به اسرائیل جهانی شد؟ + ویدئو نقدی بر وضعیت کنونی شعر آئینی | احساسات و گریه در شعر سوگ‌محور باید همراه محبت ولایت و شعور باشد برگزاری نشست انتقال تجربه با حضور عادل تبریزی در سینما هویزه مشهد شعر افشین علا خطاب به رژیم صهیونی | عاقبت بیت‌المقدس را رها خواهیم کرد فریبرز عرب‌نیا: ترجیح می‌دهم در کنار مردم کشور عزیزم باشم + فیلم سریال محرمی «جایی برای همه» روی آنتن شبکه دو + زمان پخش آمار فروش سینماها در روزهای جنگ بین اسرائیل و ایران اکران سیار فیلم‌های کودکانه در مشهد کارگردان فیلم بعدی «جیمز باند» مشخص شد «کاتیا فولمر» ایران‌شناس آلمانی درگذشت فصل پایانی سریال «اسکویید گیم» در راه است تکرار سریال «مختارنامه» از شبکه آی‌فیلم (محرم ۱۴۰۴) + زمان پخش قدردانی سخنگوی پلیس از اصحاب قلم در دوران جنگ رژیم صهیونیستی علیه ایران | عزیزان رسانه، گل کاشتید، دستانتان را می‌بوسم برنامه‌های حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد برای جبران خسارات گروه‌های موسیقی و نمایشی اجرای باشکوه ارکستر سمفونیک تهران در میدان آزادی حسام خلیل‌نژاد، بازیگر سینما و تلویزیون: اگر امروز هنری هست، میراث شهیدان است فیلم‌های آخر هفته تلویزیون (۵ و ۶ تیر ۱۴۰۴) + شبکه و زمان پخش
سرخط خبرها

زبان فارسی؛ دغدغه ملک الشعرای بهار

  • کد خبر: ۱۰۵۶۸۸
  • ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۵:۳۰
زبان فارسی؛ دغدغه ملک الشعرای بهار
علیرضا حیدری - روزنامه نگار

ملک الشعرا، محمدتقی بهار هم شاعر بود و هم ادیب و سیاست مدار و روزنامه نگار. ۱۲۶۳ در مشهد به دنیا آمد. مقدمات و ادبیات فارسی را نزد پدر خود (ملک الشعرای صبوری) آموخت و پس از آن نزد «ادیب نیشابوری» دانش آموخت. او چند دوره هم نماینده مجلس بود و سال‌ها هم بر کرسی استادی دانشسرای عالی و دانشکده ادبیات نشسته بود.

از مشروطه طلبان و آزادی خواهانی بود که چندبار تبعید و زندانی شد. او اول اردیبهشت ۱۳۳۰ هجری خورشیدی، در منزل خود در تهران زندگی را بدرود گفت و روز بعد در شمیران و در آرامگاه ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.

گذشته از دیوان شعر و دیگر آثار بهار، او چندین مقاله در حوزه زبان فارسی و سیر تطور آن و دستور زبان دارد که نشان می‌دهد به شدت به حوزه زبان فارسی و به نوعی به مباحث ویرایشی و نگارشی توجه داشته که شاید از این زوایه کمتر به بهار توجه شده است.

البته در کتاب «سبک شناسی» یا همان تاریخ تطور نثر فارسی به خوبی به مواردی از این دست پرداحته است، اما در کتاب «بهار در ادب فارسی» که مجموعه صد مقاله از ملک الشعرای بهار به کوشش محمد گلبن است، نمونه‌های دیگری از این مقاله‌ها دیده می‌شود، مانند: الفاظ و معانی در شعر قدیم (مجله دانشکده)، انتقاد لفظی در مقاله شیر و خورشید (آرمان)، به له و علیه آقای خراسانی (دانش)، تحقیق ادبی، ریشه زبان فارسی (دانشکده)، تحقیق در لغت پادوپد (مهر)، تطورات زبان فارسی (باختر)، تغییر خط فارسی (نگین)، دال و ذال (نوبهار) و.

بهار در کتاب سبک شناسی زبان فارسی را یکی از آثار تمدنی می‌داند و می‌نویسد: «متأسفم که هنوز واژه‌های فارسی که در کتاب‌ها و شعر‌ها و در نزد صنعتگران و پیشه وران و برزگران ایران امانت مانده است، گرد نیامده و فرهنگ خوبی فراهم نیامده است و همچنین در صرف و نحو و دیگر قاعده‌های این زبان شیرین و کهن سال و وسیع، کتابی که نتیجه کوشش‌های شماری از دانشمندان مسلم باشد تدوین نشده است.

از این سبب می‌گویند که زبان فارسی از زبان‌های غیر مستغنی و درجه دوم جهان است و من مدعی ام که اگر داد زبان فارسی را بدهند و همان زحمت‌هایی که در آرایش و گردآوری زبان عربی و فرانسه و ... کشیده شده، درباره زبان فارسی کشیده شود، یکی از زبان‌های درجه یک جهان خواهد بود.»

در زمانه‌ای که برخی از روشنفکران به فکر تغییر خط و گاه زبان بودند، ملک الشعرا نگران این بود که به زبان فارسی آسیبی نرسد و این زبان همچنان برای ما باقی بماند. او در قامت یک عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی با سخنرانی‌ها و مقالات خود بر این نکته پافشاری داشت و معتقد بود زبان فارسی می‌تواند زبان علم باشد. در همان کتاب سبک شناسی می‌نویسد:

«خوشبختانه زبان دری، از برکت فردوسی و دیگر استادان قدیم، آسیب زیادی نخورد. اصول آن تا امروز هم برقرار مانده و نادر زبانی است که در عرض هزار و دویست یا سیصدسال این طور سالم و صحیح باقی مانده باشد، ولی ناچاریم بگوییم که از مغول به بعد، دگرگونی ششم که با کندی پدید آمده، جنبه علمی زبان و لطافت و صحت ادای لغات و اصوات کلمه‌ها را از میان برده و زبانی پدید آورده که آن را «لفظ قدیم» باید نامید نه دری پاک و حقیقی ... آری در حقیقت زبان امروزه ایران را نمی‌توان زبان دری نامید، بلکه آن را که در مرحله ششمین دگرگونی زبانی است، باید «لفظ قلم» خواند.

لفظ قلم اگر چه با صورت باز زبان فارسی یکی است و ما بدان افتخار می‌کنیم و می‌گوییم، که زبان ما از برکت شعر‌ها و سخنان سخنوران کمتر از هر زبانی دست خورده است، اما حقیقت امر چنین نیست، زیرا اگر چه لفظ قلم در روی کتاب مانند زبان دری است، اما در معنی بی اندازه با آن متفاوت است، به اندازه‌ای که اگر امروز فردوسی زنده شود و مثلا این شعر خود را از زبان ما بشنود، معنی آن را نخواهد فهمید:
به کریای گفت‌ای سرای امید خُـنُک روز کاندر تو بد جمشید»

بهار با دقت تمام در ماجرای واژه‌ها و حتی زبان گفتاری هم نکته‌هایی دارد که در یادداشت بعدی می‌خوانیم.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->